حیدر مطلب فائد؛ احمدرضا سلیممان زاده؛ حسین رستم زاد
دوره 9، شماره 4 ، اسفند 1400
چکیده
یکی از ضرورتهای یک زندگی عادی در جامعه، صلح و ثبات بوده که وظیفه تأمین آن برعهده حکومت قرار دارد. جمهوری اسلامی ایران بر پایه نظام ولایتفقیه، رویکرد خاصی در خصوص استقلالطلبی پیش گرفت که عموماً موردانتقاد ...
بیشتر
یکی از ضرورتهای یک زندگی عادی در جامعه، صلح و ثبات بوده که وظیفه تأمین آن برعهده حکومت قرار دارد. جمهوری اسلامی ایران بر پایه نظام ولایتفقیه، رویکرد خاصی در خصوص استقلالطلبی پیش گرفت که عموماً موردانتقاد بوده است. این پژوهش به روش اسنادی- تحلیلی-توصیفی درصدد پاسخ به این سؤال بوده که اثر اتخاذ رویکرد استقلالطلبی جمهوری اسلامی ایران بر حق بر صلح شهروندان چیست. چنین نتیجه شد که جمهوری اسلامی ایران، بر پایه دکترین ولایتفقیه به پیروی از حقوق بشر اسلامی، حق بر صلح را برای شهروندان فراهم کرده که تنها به امنیت داخلی شهروندان بهواسطه جرمزایی چند سال اخیر انتقادهایی وارد است. تقویت قوای نظامی و امنیتی، سیاستهای فرهنگی صحیح جهت پیوند اقوام و مذاهب کشور، تمرکز قدرت در حاکمیت، عدم اتکا به بیگانگان و مشارکت سیاسی در چارچوب دکترین ولایتفقیه؛ در نهایت ارکان چهارگانه حق بر صلح را برای شهروندان ایرانی فراهم کرده است. در قیاس با برخی کشورها که رویه نزدیکی به غرب و تنشزدایی با آنها را در پیشگرفتهاند؛ مشخص شد که در وضعیتی که بدون لحاظ قاعده فقهی «نفی فی سبیل»، پای بیگانگان به کشور باز گردد، به طرق مختلف که در رأس آن درگیریهای مذهبی و فرقهای هست، امنیت آن کشورها خدشهدار خواهد شد.